صعودِ ترامپ، افولِ بایدن؛ هراس دموکرات ها از کام بکِ رئیس جمهور
به گزارش لنجان بلاگ، خبرنگاران : به فاصله 10 روز تا آخرین روز رأی گیری انتخابات 2020 آمریکا، میانگین تازه ترین نظرسنجی های ملی و ایالتی، حاکی از کاهش تدریجی و محسوس فاصله دونالد ترامپ از جو بایدن است و آنچه نگرانی دموکرات ها را به رغم پیشتازی نامزدشان برانگیخته، این است که در صورت تداوم این فرایند نزولی آرام در روزهای پیشِ رو، احتمالِ کام بَک و پیروزی دوباره ترامپ بسیار جدی تر خپواهد شد.
به گزارش خبرنگاران؛ نگاهی به نظرسنجی های اخیر در سطح ملی نشان می دهد که حاشیه امن پیشتازی جو بایدن، به تدریج در حال کاهش است و دونالد ترامپ به آرامی در حال نزدیک شدن به پیشتاز بلامنازع نظرسنجی های ملی در طول یک سال گذشته است.
نگرانی دموکرات ها از فرایند کاهشی فاصله 2 رقیب در نظرسنجی های ملی اخیر، با نگاهی به نظرسنجی های ایالت های چرخشی (میدان های نبرد) و مقایسه آن ها با پیمایش های مشابه انتخابات 2016، جدی تر می گردد. چنانچه افول آرام بایدن و اوج گیری تدریجی ترامپ در نظرسنجی های بعدی ادامه یابد، حاوی یک پیغام هشدار آمیز صریح برای دموکرات ها خواهد بود؛ زنگ خطر تکرار پیروزی ترامپ را به صدا درآورده و تمام قد وارد میدان های نبرد شوید.
نظرسنجی های انتخاباتی برشی از یک واقعیت افکارسنجی در یک زمان خاص هستند و جامعه آماری خود را منطبق و متناسب با تقسیم بندی ها و درجه بندی های کلی جامعه هدف تنظیم می نمایند، اما؛
1. همه نظرسنجی ها دارای حاشیه خطا هستند و این خطا اغلب در نظرسنجی های ایالتی بالاتر از سطح ملی است. آنچه در انتخابات 2016 رخ داد، نشانه اشتباه نظرسنجی ها نبود، بلکه به سادگی جابجایی چند هزار تا چند ده هزار رأی در چند ایالت کلیدی و مهم بود که اغلب جابجایی های مؤثر در محدوده حاشیه خطای نظرسنجی ها بودند؛
در آرای عمومی انتخابات ریاست جمهوری 2016 هیلاری کلینتون 48/2 درصد آراء (کمی پایین تر از میانگین نظرسنجی های ملی) و دونالد ترامپ 46/1 درصد آراء (کمی بیشتر از میانگین نظرسنجی های ملی) را بدست آوردند. کلینتون با نزدیک به 3 میلیون رأی بیشتر در آرای عمومی، پیش بینی نظرسنجی های ملی را تا حدودی محقق کرد.
اما در رقابت آرای الکترال، دونالد ترامپ تمامی کالج های ایالت های میدان نبرد -از فلوریدا تا کارولینای شمالی در جنوب شرق تا پنسیلوانیا، میشیگان و ویسکانسین در حوزه شمال شرقی- را به رنگ قرمز درآورد و حتی با کمی خوش اقبالی بیشتر می توانست در ایالات مایل به آبی نوادا، مینه سوتا و نیوهمپشایر هم تاریخ سازی کند.
ترامپ علاوه بر پیروزی های نزدیک در ایالت های مهمی چون فلوریدا (با اختلاف 1/2 واحد درصد) پیروز شد چرخش های غیرمنتظره ای را با کمتر از 80 هزار رأی در 3 میدان نبرد رقم بزند؛ ترامپ 20 الکترال پنسیلوانیا را با اختلاف 0/72 واحد درصد (معادل حدود 44هزار رأی)، 10 الکترال ویسکانسین را با اختلاف 0/77 واحد درصد (معادل حدود 22هزار رأی) و 16 الکترال میشیگان را با اختلاف تنها 0/23 واحد درصد (معادل حدود 10 هزار رأی) با مجموع 306 الکترال (36 الکترال بیش از حدنصاب 270 الکترال) کلید کاخ سفید را ربود.
هیلاری کلینتون در نظرسنجی های این ایالت ها با اختلاف ناچیز پیشتاز بود ولی در نتایج نهایی با اختلافی به کوچکی حاشیه خطای معمول نظرسنجی ها بازنده شد.
در جدول زیر ایالت هایی که بیشترین میزان اختلاف میان نتایج نهایی و پیش بینی نظرسنجی ها در آن ها رقم خورده آمده است. به جز ویسکانسین و آیووا (و تا حدودی مینه سوتا و اوهایو) سایر اختلاف ها در محدوده منطقی حاشیه خطا قرار دارند.
بهر حال یکی از نکات کلیدی مغفول مانده از نگاه کارشناسان انتخاباتی، خطای بالاتر نظرسنجی ها در سطح ایالتی نسبت به سطح ملی است. به نوشته FiveThirtyEight این اساساً همان اتفاقی است که در سال 2016 رخ داد: ترامپ فقط در چند ایالت از این خطای رایج در نظرسنجی ها پیشی گرفت. با این وجود همانطور که نیت سیلور سردبیر FiveThirtyEight پس از انتخابات نوشت: دقت نظرسنجی ها و خطاهای موجود در آن ها همچنان در محدوده عادی بودند.
2. نکته دیگری که از دید نظرسنجی ها و کارشناسان مغفول ماند این بود که نظرسنجی ها به دلایل مختلف (از جمله پدیده ترامپی های خجالتی) سهم حامیان ترامپ را اندکی کمتر از میزان واقعی نشان می دهند؛
به نوشته FiveThirtyEight یک نکته مهم در سال 2016 این بود که میزان تحصیلات دانشگاهی پرسش شوندگان در نظر گرفته نمی شد.
جف هورویت ، معاون ارشد موسسه تحقیقاتی هارت، می گوید که او و تیمش نگران بودند که ممکن است سهم رأی دهندگانی که مدرک دانشگاهی چهار ساله ندارند را دست کم بگیرند و بنابراین در نظرسنجی ها از بخشی از حامیان ترامپ غافل بمانند. به گفته وی یک مشکل واقعی در صنعت نظرسنجی عدم حضور یا حضور پایین رای دهندگان بدون تحصیلات دانشگاهی یا با تحصیلات دانشگاهی پایین در فرآیند نظرسنجی بوده است.
حال موسسات نظرسنجی می گویند اکنون نمونه های خود را با روش های آموزش وزنی صحت سنجی می نمایند. بعضی از موسسات مانند ایپسوس و مرکز تحقیقات پیو، روش آموزش وزنی را یک مرحله جلوتر برده و پیمایش ها را با توزین پرسش شوندگان به سطح تحصیلات در گروه های نژادی انجام داده اند. این تغییر می تواند به ویژه در نظرسنجی های سطح ایالتی در سال 2020 مهم باشد، زیرا ترامپ در درجه اول در نظرسنجی هایی که در مناطق دارای جمعیت زیاد سفیدپوستانی که لیسانس ندارند، عملکرد بهتری دارد.
3. تکیه بعضی حامیان بایدن بر آمار و ارقام نظرسنجی هایی که به رغم بهبود روش های پیمایشی خود در 4 سال گذشته، همچنان دارای حاشیه خطا هستند، به اندازه سال 2016 خوش بینانه، سهل انگارانه و ناشی از عدم ملاحظه فاکتورهای پنهان و یا غیرقابل رصد و پیش بینی بوده، و نتیجه آن نیز خطای تحلیلی، غفلت و شکستی به تلخی انتخابات 2016 خواهد بود. با این حال یک فاکتور آشکار و مهم نیز از نگاه بسیاری از تحلیلگران جامانده است:
آنچه دونالد ترامپ در انتخابات سال 2016 با دست های خالی از اختیارات و اعتبارات سیا سی -نه در یک کشور لاتین، بلوک شرقی یا خاورمیانه ای- بلکه در ایالات متحده آمریکا با آن سیستم انتخاباتی نخبه گرا و پیچیده، انجام داد، خود به تنهایی دلیل کافی است تا دیگر هیچ دموکراتِ انتخابات دیده ای با دیدن پیشتازی مداوم بایدن در نظرسنجی ها آسوده خاطر نگردد.
دونالد ترامپ، بیزنس من و مجری بچه پولداری که بقول کروگمن دلش هوای کاخ سفید و کمی هیجان سیاسی نموده بود در 2016 وارد کارزار انتخاباتی شد و با دست خالی (دست کم نسبت به آنچه حالا در چنته دارد) یک شگفتی رقم زد و در میان بهت و حیرت ادامه دار بسیاری از شهفرایندان و ناظران وتحلیل گران آمریکایی و جهانی، وارد کاخ سفید شد و پس از 4سال پرحاشیه، برای تمدید اقامت در کاخ ریاست جمهوری آمریکا، در معرض یک انتخابات متفاوت قرار گرفته است. در وصف این تفاوت همین بس که دونالد ترامپ که در نوع خود متفاوت ترین کاندیدای رئیس جمهوری بود، اکنون کاندیدایی متفاوت از دونالد ترامپ 2016 شده است.
او پس از کسب نمره های مطلوب مالی و به رغم آثار مخرب کرونا و اقدامات جنجالی خود وی، همچنان یک پایگاه اجتماعی قدرتمند دارد. او حالا از تمامی قدرت دولتی و شخصی خود و قانون گذاران و دادستان ها و مقامات ایالتی جمهوری خواه استفاده حداکثری خواهد نمود تا به هر روشی -هر روشی- از سرکوب آرای حوزه های دموکرات و ابطال بخشی از آرای پستی دموکرات ها گرفته تا مهندسی آرای الکترال با تاکتیک جری مندرینگ، و یا اقدامات پسا انتخاباتی وی که خود گستره ای از اقدامات احتمالی خطرناک را در برمی گیرد. در چنین شرایطی اساساً حتی اگر نتیجه انتخابات چند واحد درصد بالاتر از پیش بینی نظرسنجی ها رقم بخورد، باز هم تضمینی نیست که انتقال قدرت به شکل آرام و بی دردسر محقق گردد. تنها کافی است ترامپ به گفته خود، مبنی بر عدم پذیرش نتیجه انتخابات در صورت شکست، عمل کند.
در چنین شرایطی به نظر می رسد تنها چیزی که احتمالاً می تواند تضمین گر یک انتقال قدرت آرام و دموکراتیک از دولت ترامپ به بایدن باشد؛ یک موج آبی گسترده ملی و پیروزی حداکثری دموکرات ها در تمامی رقابت های جاری و در تمامی سطوح ملی و ایالتی.
منبع: اقتصادنیوز